اصلاً ما ایرانی ها آدم های احساسی و دل رحمی هستیم ودر این مورد بین مسؤول وغیرمسؤل و بد وخوب مان هیچ تفاوتی وجود ندارد. مثلاً شما نمی توانید کشوری درجهان نام ببریدکه فرد یا افرادی درآن جُرم سیاسی مرتکب شده باشند وفتنه گر باشند، اما باز درخانه ی خودشان زندگی کنند وخوش بگذرانند و اگرقلب شان یک کمی تیر بکشد، فوراً با آژان وامنیت کامل به بیمارستان منتقل شوند و تحت عمل جراحی قرار بگیرند.
آقایی وجدانش درحصر تحت فشار قرارگرفته، اعتصاب غذا کرده و هِی داد وهوار می کند که ایّهاالناس! بیایید مرا محاکمه کنید، اما چندروز پیش درخبرها خواندید که رئیس دادگاه انقلاب تهران در درباره ی محصورین فرموده: «درحصر ازمحصورین دربرابر کسانی که میخواهند به آنان آسیب بزنند، مراقبت ومحافظت میشود». وقتی آدم اینجورخبرها را می شنود، از این همه رأفت و رحمت وعطوفت به وجد می آید.جالب این که قلب رؤوف ومهربان ایرانی جماعت، حتی در سینه ی آدم های دیکتاتور وطاغوتی شان هم می زند؛ نمونه اش حرف شاه درمورد حصرخانگی دکتر مصدق است که گفته بود: «مصدق بابت امنیت خودش توی ملکی که دارد حبس است، چون اگر برگردد به خانهاش درتهران، مردم توی خیابان دارش خواهند زد… اوهمان جایی که هست، راضی وخوشحال است. خوب میخورد و به ورزش موردعلاقهاش میپردازد»... حالامتوجه عرض بنده شدید؟
همانطورکه خودتان می دانید در زمان طاغوت- به لحاظ همان طاغوتی بودنش- ازاین رأفت ها بیشتر ازیک مورد نبوده، امامطمئناً رأفت اسلامی یک چیز دیگری است و عالِم وجاهل، انقلابی وضدانقلاب، مسؤول وعامی، خودی وغیرخودی وخلاصه همه را دربرمی گیرد و البته سابقه ی طولانی ومتعدد هم دارد.
(4/6/96)
.: Weblog Themes By Pichak :.